طالبان کابل را فتح کرد و وارد ارگ ریاست جمهوری شد. طالبان با چراغ سبز آمریکا و حمایت کشورهای همسایه افغانستان را پس گرفت. از نظر من طالبان نسخه دوم اسلام عملی پس از داعش است و این همان چیزی است که آمریکا و همفکرانش خواهان آن هستند. درست از زمانی که تقریباً بحران داعش در شرف تمام شدن بود، آمریکا و همفکرانش بحران دیگری را برای خاورمیانه و خصوصاً کشورهای اسلامی میآفرینند. البته این دیدگاه جدا از این است که آیا طالبان قدرت ادارهی کشورا را دارد یا نه؟ یا آیا تفکرات سران طالبان اصلاح شده است یا نه؟ از نگاه آمریکا و همفکرانش اصلاً اینها مهم نیستند. مهم این است که خاورمیانه بحران داشته باشد و ثابت شود که با رفتن غربیها از منطقه امنیت مردم به خطر میافتد. خطری که خود برای مردم آفریدهاند و از طرف دیگر این خطر چه بهتر از ناحیه اسلامگراهایی باشد که داعیهی حکومت اسلامی و رویای قدرت در سر دارند؛ ولی از واقعیات جامعه و دنیای مدرن چیزی سر در نمیآورند.
این نقشهی آمریکا و همفکرانش است که با آوردن طالبان میخواهند یک تیر و دو نشان پیروز میدان باشند؛ پس پشت قدرت طالبان دستهای نامرئی و پنهان و با اهداف منطقهای است. در این میان برایشان اصلاً مهم نیست که افغانستانی که علی رغم صدها مشکل و آرزوی رهایی از خشونت و جنگهای فرقهای میرفت که سامان بگیرد و بوی دموکراسی به مشامش برسد باز هم به دامان جنگ و خشونت کشیده شود و این میتواند عبرتی باشد برای خاورمیانه که حکومتهای غربی دوست ندارند در خاورمیانه دموکراسی و صلح پا بگیرد و امنیت وجود داشته باشد.
مورد دیگری که میخواهم بدان اشاره داشته باشم این است که فعلاً زود است اسلامگراها از به قدرت رسیدن طالبان خوشحال باشند علی رغم اظهار نظر کردن سران آنها مبنی بر عدم خشونت، باید در عمل دید که چه بر سر افغانستان خواهد آمد. شاید بتوان از روی مبانی فکری طالبان و گذشتهی آنها تا حدی آینده را پیشبینی کرد. طالبان اسلامگراهای سنتی پیرو مدرسهی فکری دیوبندی پاکستان هستند و از حمایتهای سیاسی و ایدئولوژیکی پاکستان برخوردارند. در تعلیمات مدارس دیوبندی علم و دنیای مدرن چندان مورد توجه نیست و فارغالتحصیلان این مدارس بیشتر قشریگرا هستند. آنان تصورات مبهمی از حکومت دارند و کلیاتی را از قوانین اسلامی مطرح کردهاند که فقط خدا میداند در عمل چه ملغمهای از آن در خواهد آمد! موضع اولیهی آنان عدم تحصیل و کار برای زنان غیر محجبه است. عواقب این کار در عمل به بهای زندانی کردن زنانی در خانه خواهد انجامید که نمیخواهند محجبه باشند. قطعاً کار به اینجا خاتمه پیدا نخواهد کرد و آنان روز به روز که جای پای محکمتری پیدا کنند حسّ و حال و عمل تمامیتخواهیشان بیشتر بروز خواهد کرد و کسی را که مخالف فکریشان باشد تحمل نخواهند کرد و هیچ جریانی را شریک قدرت نخواهند نمود. و این همان دیکتاتوری است که همه از آن واهمه دارند. چیزی به نام تکثرگرایی در اسلامگرایی سنتی آنهم از نوع طالبانی وجود نخواهد داشت و به گفتهی احمد حنیف استاد دانشگاه و رئیس ترویج فرهنگ صلح در افغانستان، طالبان علی رغم ادعایشان مبنی بر اینکه تفکرات خود را عوض کردهاند، درست نیست و آنها همان تفکرات گذشته را دارند و اصولاً نتوانستهاند از تفکرات گذشتهی خود گذر کنند و وارد دنیای مدرن شوند.
در نهایت با گذشت زمان و قدرت گرفتن طالبان و مشاهده ناکارامدی آنها از سوی مردم کم کم در نقاط مختلف افغانستان اعتراضات و اختلافات قومی و سراسری علیه آنها صورت خواهد گرفت و در لحظهی آخر هم آمریکا مانند ناجی سر خواهد رسید و طالبان را بیرون خواهد کرد و در این میان چه چیزی شکست خواهد خورد؟ اسلام سیاسی اما با رویکرد طالبانی، چیزی که آمریکا و همفکرانش به دنبال آن هستند و برای مردم معلوم نخواهد شد که ممکن است قرائت مداراگرایانهتری از اسلام وجود داشته باشد؛ بلکه همه با یک چوب رانده میشوند و کار برای اسلامگراهای میانهرو که میخواهند قرائت نرمخویانهتری از اسلام داشته باشند، سختتر خواهد شد. و باز هم خاورمیانه تا مدتها در بحران خواهد سوخت.
نتیجه اینکه از آمدن طالبان خوشحال نباشیم و منتظر وقایع ناخوشایند آینده باشیم. خاورمیانه از وضعی که دارد بدتر خواهد شد و در این میان طالبان بهعنوان ابزار دست ابرقدرتها چه نقشی را بازی میکند، در آینده بیشتر مشخص خواهد شد.
نظرات
بدوننام
28 مرداد 1400 - 05:35این اوج ضعف علمی و مدیریتی جماعت دعوت و اصلاح می روسونه که به یه همچین بی سرو پاهایی که وسعت دیدشون تا جلو شکمشون نیست اجازه اظهار نظر در مورد کسایی رو می دن که بیست سال تمام از جونشون برای نصرت دین خدا مایه گذاشتن
بدوننام
20 دی 1400 - 07:01دوست عزیز بهتر است به جای فحاشی و توهین و بی احترامی و اطهار نظر در مورد نگارنده، نقد خود را در مورد مطلب بنویسید. این به تقوا نزدیکتر است با تشکر و احترام